اربعین صفر یک - بخش پایانی دمپایی ای که تا به تا پوشید بچه م رو یجایی گذاشتیم و یه صندل یم. لِه و لورده برگشتیم خونه ی اون آقا. من وسط راه پام لیز خورد و خوردم زمین. دنبال آب خوردن کلی گشتیم.میوه یم و.رسیدیم خونه سید اعلا منبع
درباره این سایت